برترينها: در اين مطلب شخصيتهايي معرفي ميكنيم كه مخاطب خواستار پايان ديگري براي آنها بودند.
الي / درباره الي
طيفي از علاقهمندان سينما؛ «درباره الي» را بهترين
فيلم «اصغر فرهادي» ميدانند. «الي» دختري پررمز و راز است كه حتي فردي نام كامل او را نميداند، ناپديد شدن و شروع قضاوتها دربارهي الي درون مايه اصلي فيلم را شكل ميدهد، برخي از مخاطبان براين باورند كه كاش اصغر فرهادي سرنوشت «الي» را نامشخص نگه ميداشت تا مخاطب قضاوت كند آيا «الي» غرق شده يا به تهران برگشته. طبق مصاحبهها بنا بود چنين اتفاقي بيوفتد، اما چون مخاطب از هدف فيلمساز غافل نشود و مدام پي سرنوشت «الي» نباشد ناگريز به اضافه كردن سكانس سردخانه شده است.
قباد ديوان سالار / شهرزاد
«قباد ديوان سالار» از محبوبترين شخصيتهاي خاكستريهاي ايراني محسوب ميشود طيفي از مخاطبان از فصل اول شهرزاد شيفته اين شخصيت بودند و او را يك عاشق سرسخت ميدانستند؛ از ابتدا فصل سوم برخي مخاطبان مرگ اين پرسناژ را احتمال دادند و بارها در صفحه سريال در اين زمينه گفتگو كردند، بعد از پخش قسمت آخر سريال مخاطبان اين پايان را براي او كليشهاي دانستند و حتي از سازندگان سريال خواستار ساخت قسمت پاياني ديگري بودند.
عماد/ ميخواهم زنده بمانم

سريال «ميخواهم زنده بمانم» اين روزها در حال پخش است و با دريافت بازخوردهاي مثبت از سوي بينندگان و منتقدها، به يكي از محبوبترين سريالهاي فعلي شبكهي نمايش خانگي تبديل شده است، اما مهمترين عنصر جذب مخاطب در «ميخواهم زنده بمانم» تا اينجا، بازيگران آن هستند. «عماد» با بازي «مهدي صباغي» يكي از شخصيت هاي جذاب سريال بود كه پايان تلخاش با واكنش تماشاگران مواجه شد. قصه «عماد» قصه انتخاب دشوار بين حقيقت ومصلحت. بين زنده بودن و انسان ماندن بود.
حسين /نيمه شب اتفاق افتاد
«نيمه شب اتفاق افتاد» نظر طيف زيادي از مخاطبان و منتقدان را به خود جلب كرد؛ عاشقانهاي دلنشين كه مخاطب به قدري غرق در آن ميشود كه نميتواند پايان تلخ شخصيت «حسين» با بازي «حامد بهداد» را ببيند؛ هم در جشنواره فجر و هم در زمان اكران افراد زيادي اظهار داشتند كه كاش سازندگان براي اولين بار وصال را در يك فيلم عاشقانه تصويرگري ميكردند و سرانجام اين عشق به خوشي ميانجاميد
زيبا/ همگناه
شخصيت «زيبا» در سريال «همگناه» همه پرامترها يك معشوق را دارد، زني كه مردي را شيفته خود ميكند و تحول مهمي در زندگي او به وجود ميآورد «هديه تهراني» ستاره اواخر دهه هفتاد و نيمه اول دهه هشتاد با نوع خاص بازي خود زيبا را چنان به مخاطب نزديك كرد كه آنها سروشت ديگري را براي او مناسب ميدانستند و از زماني كه مسئله بيماري «زيبا» به درام قصه وارد شد؛ واكنشهاي مخاطبان همواره خواستار پايان ديگري جز مرگ براي او بود.
آوا / من مادر هستم
«آوا» قرباني مكافات عمل بزرگ ترها ميشود؛ دختري كه ميخواست عشق را تجربه كند، اما خوشبختي از او ربوده شد. او از شرافتش دفاع كرد و دست آخر به جوخه اعدام رسيد. «فريدون جيراني» نيز در انتخاب سرنوشت «آوا» تصميم نهايي را نگزفته بود و در مصاحبههايي بيان ميشود «آوا» در نهايت بخشيده ميشود، اما مميزي سرانجام پايان ديگري را براي او رقم زد.
جهان / جهان با من برقص
«جهان» قهرمان فيلم «جهان با من برقص» و بزرگ ميان همه رفقا. با آرامشي كه همواره در «علي مصفا» و حضورش جلوي دوربين وجود داشته و البته اينجا رنگ و بويي عارفانه هم بهخود گرفته است. «جهان» هرچند كه در آستانه مرگ است و دارد با آخرين جلوههاي زندگي دست و پنجه نرم ميكند اما پر از حس زندگي و بالندگي است.
علي / زندگي با چشمان بسته
«زندگي با چشمان بسته» يكي از جمله فيلمهاي متفاوتي است كه «حامد بهداد» ايفاگر نقش علي در آن بوده و برخلاف حضور او در پرسناژهاي ياغي و عصيان گر در هيبت كاراكتري آرام ظاهر شده است؛ «علي» برادر پرستو پسري است كه بعد از مدتها دوري از خانواده با فضايي سرد و پرتنش خانه مواجه ميشود، او سعي ميكند مرحمي باشد بر زخمهاي خواهرش و تهمتهايي كه به او وارد شده. پايان شخصيت «علي»، اما به مذاق خيليها خوش نيامد.
طاهر فردوس/ ستايش
«طاهر فردوس» با بازي «مهدي پاكدل» شخصيت محبوب سريال «ستايش» است كه مخاطب توقع مرگ او را در درام نداشت عدهاي از بينندگان از مرگ او شوكه شدند و توقع داشتند داستان مسيري را غير از اين طي كند.
آفاق / نرگس
«نرگس» رخشان بني اعتماد فيلم اجتماعي مهمي در تاريخ سينماي ايران است. داستان فيلم روايت زندگي «آفاق» با بازي «فريماه فرجامي» است كه از كودكي عادل را بزرگ كرده و بعد به ناچار به عقد او درآمده است. آن دو از طريق دزدي گذران ميكنند.عادل با دختر جواني كه خانواده فقيري دارد، آشنا مي شود و به او دل مي بندد. پايان شخصيت «آفاق» را هيچ علاقهمند به سينمايي نميتواند فراموش كند. «فرجامي» براي بازي در «نرگس» مورد تقدير جشنواره فيلم فجر قرار گرفت.