موانعي براي عشق ما

: مجموعه: كوچه پس كوچه هاي تفاهم

برخي از مشكلات در زندگي مشترك جزيي طبيعي از روند به تفاهم رسيدن همسران هستند

برخي از مشكلات در زندگي مشترك وجود دارند كه جزيي طبيعي از روند به تفاهم رسيدن همسران هستند و نمي توان توقع داشت در زندگي خانوادگي به هيچ وجه وجود نداشته باشد.

بهتر است بجاي مشكل بگويم واقعياتي كه بايد با آنها كنار آمد و به نحوي حل و فصلش كرد. اين ها نه عجيب هستند و نه نقطه ي پاياني براي رابطه. وقتي كسي صاحب فرزند مي شود ، اگر فرزندش قدم هاي اولش را به سختي بردارد ، تعجب نمي كند حتي در مقابل زمين خوردن هاي او هم واكنش خاصي نشان نمي دهد فقط به او كمك مي كند تا بلند بشود و مراقب است تا آسيبي نبيند اما مي داند اين زمين خوردن ها براي فردايي كه مي خواهد بدود كاملا طبيعي است. در زندگي زناشويي و بين زوجين هم همينطور است.

نوزاد رابطه ي بين زن و شوهر هم تا بيايد دوندگي ياد بگيرد بايد بارها زمين بخورد و برخيزد.اما برويم سر اصل مطلب كه همان چند مشكل رايج بين زوجين است.

پول و دخل و خرج مشترك
مشكلات مالي يكي ازچيزهايي است كه در ابتداي زندگي مشترك باعث بحث و اختلاف نظر زيادي مي شود و اگر به خوبي حل نشود ، تا آخرين نفس هم اين اختلافات ادامه دارد. پول داشتن يا نداشتن مسئله اي نيست كه نشود آن را درك كرد يا پذيرفت. دعواهايي كه ريشه در پول دارند عمدتاً به خاطر داشتن يا نداشتن پول نيست اين دعواها معمولا پيچيده تر از اين حرف ها هستند. يكي از مهم ترين دعواهاي زوج ها بر سر پول مديريت مالي خانواده است. بايد از همان ابتدا در مورد ميزان در آمد خانواده ، خرج هاي ضروري ، نحوه ي پس انداز و چگونگي ارتقاي وضعست مالي صحبت كرد. وقتي سر و كله ي بچه ها پيدا شود آنوقت كلي خرج و مخارج حساب نشده هم اضافه خواهد شد .مديريت مالي خانواده كاري است كه زن و مرد بايد به كمك هم انجام دهند حتي اگر تنها مرد شاغل باشد اما خانم خانه هم خود را در اين موضوع سهيم بداند.

توقعات و توهمات
اينكه چه چيزي در مورد زندگي مشترك در سر داشتيد و روياهاي دوران مجردي تان چه بود يك روي سكه است و اينكه واقعيت چيست روي ديگر سكه. بعد از ازدواج بايد مراقب باشيد گرفتار توهم نشويد .خواسته ها و روياهاي تان را متعادل كنيد و آن ها را به همسرتان بگوييد. روي پيشاني هيچ كدام از ما ننوشته است كه چه چيزهايي را دوست داريم. هر قدر هم كه با هم تفاهم داشته باشيم و قبل از ازدواج در جلسات خواستگاري در مورد موضوعات مختلف صحبت كرده باشيم ، بازهم بايد در مورد توقعاتمان باهم حرف بزنيم. هم بگوييم ،هم بشنويم. اينكه بدانيم همسرمان درهر مورد خاصي چه رفتاري را دوست دارد. اين شامل هر رفتار و برخوردي مي شود مثلا از اينكه اگر در يك مهماني بوديد چگونه رفتار كنيد تا چگونگي نوازش و معاشقانه در رابطه جنسي! در مورد همه ي اينها تا زماني كه صحبت نكنيد ممكن است در توهم خود فكر كنيد مطابق ميل او رفتار كرده ايد در حاليكه درست برعكس باشد.

دخالت خانواده ها
در فرهنگ ما دختر و پسر بعد از ازدواج از خانواده هايشان منفك نمي شوند و ارتباط با خانواده ها همچنان ادامه دارد. روزهاي تعطيل را به ديدن پدر و مادرهايشان مي روند ، باهم راهي سفر مي شوند و ارتباط زياد گاهي باعث مي شود حرف و دلخوري پيش بيايد. اينكه ما هميشه فرزند خانواده مان هستيم و بايد به وظايف مان عمل كنيم و قدر دان زحماتشان باشيم ، بسيار زيباست اما بايد رفتارهاي خودمان و آنها را به گونه اي مديريت كنيم كه باعث دخالت در زندگي شخصي مان نشود . اين كار بايد با همكاري زن و شوهر انجام شود و به مرور و رفتار همراه با احترام حد و مرزها را براي خانواده ها روشن كرد. گاهي اختلافات فرهنگي و تربيتي دليل اصلي ايجاد دلخوري از خانواده طرفين است يعني رفتاري كه در خانواده ي يك طرف كاملا عادي و مرسوم است در خانواده ي همسر وي حمل بر دخالت باشد در چنين شرايطي هم بايد زن و شوهر با شناختي كه از يكديگر پيدا مي كنند حد و حدود خانواده ي تازه تشكيل شده ي خود را اول براي خودشان و بعد والدينشان ترسيم كنند.

بچه ي مشترك يا مشكل مشترك
وقتي خانواده ديگر دو نفره نيست و سر و كله ي بچه ها پيدا مي شود ، بر خلاف تصور همه كه فكر مي كنند اين فرشته كوچولو ها با آمدنشان بايد تفاهم و صميميت بيشتري بياورند ، اگر زن و شوهر باهم همراه و همقدم نباشند ، بيشتر باعث ايجاد اختلاف در خانه ي آنها مي شوند.

يكي از چيزهايي كه همسران بايد قبل از بچه دار شدن به آن توجه كنند سبك و روش تربيتي است. اگر يك طرف سهل گير و يك طرف بسيار سخت گير باشد ، هم فرزندان دچار دوگانگي مي شوند و هم خود والدين باهم درگير خواهند شد. براي جلوگيري از چنين اتفاقي بهتر است قبل از تولد فرزند تفاهم هاي تربيتي ايجاد شود و يا اگر چنين اتفاقي نيافتاد اين تفاوت ها مخفايانه حل شود نه در مقابل روي فرزندان.

آشي كه از دهن افتاده
مشكل ديگري كه تقريبا در همه ي خانه ها وجود دارد و در اصل يكي از ملزومات گذشت زمان است ، سرد شدن هيجانات اوليه است. هيجاناتي كه ديگر چون روز اول آتشين نيست و زن و شوهري كه حرفي براي گفتن ندارند و برخورد هاي عادي شده اي كه به مرور زمان اين فكر را ايجاد مي كند : ديگر براي همسرم جذاب نيستم.اين در حاليست كه زيباترين اثرهاي هنري هم وقتي در مقابل چشم ما قرار دارد گاهي يادمان مي رود به آن نگاه كنيم چون براي مان عادي مي شود اما در روابط همسران بايد مراقب بود كه آش رابطه از دهن نيافتد و سرد نشود. اين كار سختي نيست زيرا جاذبه هاي جنسيتي زن و مرد كمك مي كند تا آنها براي هم تكراري نشوند به شرطي كه خودشان از اين جذابيت ها كمك بگيرند. صميميت بهانه ي خوبي براي بي توجهي به طرف مقابل نيست. زن و شوهر بايد بدانند كه در نظر يكديگر بايد خوب جلوه كنند درست مانند اولين برخوردهاي شان كه به اين موضوع اهميت مي دادند.