حيواناتي كه نميدانستيد با هم خويشاوندند
باشگاه خبرنگاران: در مطلب زير از حيواناتي خواهيم گفت كه نميدانستيد باهم خويشاوندند. طبق تخمينها بين ۵/۳ ميليون تا يك تيليارد گونه بر روي كره زمين زندگي ميكنند. تنوع ساكنين سيارهي ما به قدري زياد است كه در نگاه اول اينطور به نظر ميرسد كه هيچ ارتباطي ميان آنها وجود ندارد، اما با نگاهي دقيقتر ارتباطات عجيبي پديدار خواهد شد. در ادامه با چند گوه از حيوانات آشنا ميشويد كه نميدانستيد باهم خويشاوندند. نهنگها و گاوها تصورش را كنيد داشتن يك بستني خوشمزه چقدر سخت ميشد اگر منبع اصلي شير نهنگها بودند. اغراق آميز به نظر ميرسد، اما حتماً شگفت زده ميشويد اگر حقيقت را بدانيد. نهنگها و گاوها يك نياي مشترك دارند، پستانداري كوچك با پاهايي باريك و سُم كه در آسياي جنوبي زندگي ميكرد و نامش ايندوهايس (Indohyus / خوك هندي) بود. اين موجود (كه جثهي آن به اندازهي يك راكون يا گربه خانگي بود) گرچه بيشتر خشكي زي بود، اما ارتباط خاصي هم با رودهاي نزديك زيستگاهش داشت. شواهد و قرائن حاكي از آن است كه ايندوهايس از آب به عنوان يك منطقه امن در برابر حيوانات شكارچي استفاده ميكرد. رفتارهاي تغذيهاي اين موجود خيلي بعدتر به شكلي درآمد كه در آبزيان وجود دارد. قويترين مدرك دربارهي خويشاوندي گاوها و نهنگها از بررسي مولكولي اين دو گونه به دست آمده است. اين بررسي نشان داد نزديكترين خويشاوند زندهي نهنگها گروهي از حيوانات سُم دار به نام جفتسُمسانان شامل گاوها، خوك ها، اسبهاي آبي و زرافهها هستند. فيلها و گاوهاي دريايي گاوهاي دريايي برخلاف اسم شان به طور واضحي بيشتر شبيه «فيلهاي دريايي» هستند. به نظرتان اينطور نيست؟ كمي دقيقتر نگاه كنيد. فيلسانان (گروهي از حيوانات شامل فيل ها، ماموتها و ماستودون ها) يك نياي مشترك با گاوهاي دريايي دارند. عليرغم وجود خلأهاي اساسي در دانش ما دربارهي روند تكامل گاوهاي دريايي، تصور ميشود اين حيوانات خاص از يك پستاندار چهارپا به وجود آمده باشند (اشكال اوليهي گاو دريايي حدود ۵۵ ميليون سال قبل پديدار شدند). فيلها و گاوهاي دريايي شباهتهاي ظاهري هم دارند (مسلماً جثهي بزرگ يكي از آنها نيست). بدن آنها از موهاي زبر و سيخي پوشيده شده است. گاوهاي دريايي از اين موها براي جهت يابي در محيط استفاده ميكنند (با حس كردن لرزش ها). عروسها و مرجانهاي دريايي يكي آزادانه در درياها و اقيانوسها پرسه ميزند و ديگري بيشتر به يك گياه ميماند (يك جا در زمين ثابت مانده است)، اما حقيقت آن است كه عروسها و مرجانهاي دريايي هر دو حيوان هستند؛ و بله باهم نسبت هم دارند. عليرغم خويشاوند بودن، هميشه رابطهي خوبي ميان اين دو گونه نبوده. مرجانهاي دريايي گاهي دست به يكي ميكنند تا هماهنگ باهم به اقوام بسيار متحركتر خود يعني عروسهاي دريايي حمله كنند. اگر عروس دريايياي مرتكب اشتباه شود و بيش از حد به يك صخرهي مرجاني نزديك شود، بعضي مرجانها با شاخكهاي ريزشان شكار خود را ميقاپند و سفت ميچسبند. طولي نميكشد كه بقيهي مرجانها هم به ضيافتي كه به راه افتاده ميپيوندند و عروس دريايي را كاملاً به دام مياندازند. پرندهها و دايناسورها كدام شان اول بوده، مرغ يا تخم مرغ؟ حالا معلوم شده جواب درست دايناسورها است! پرندههايي كه همه جا در حال پرواز ميبينيد، از تروپادها (گروهي از دايناسورهاي دو پا مانند ولاسيرپترها و تيرانوسوروس ها) به وجود آمده اند. اما قطعاً اين دگرگوني كامل از تي ركس به يك پرندهي زرد پردار، يك شبه رخ نداده است. فسيلهايي كه كشف آنها هنوز ادامه دارد ما را با گونههاي «انتقالي» آشنا ميكنند. در سال ۲۰۱۸ ديرينه شناسان چيني فسيل ۱۲۷ ميليون سالهي Jinguofortis perplexus را كشف كردند. اين كشف مرحلهي مهمي از شكل گيري پرواز را نمايان ساخت، زماني كه پرندگان دُم دايناسوري را از دست دادند، اما هنوز از پرهايي كه در دُم پرندههاي امروزي وجود دارد هم برخوردار نشده بودند. خرچنگهاي نعل اسبي و عنكبوتها خرچنگهاي نعل اسبي به معناي واقعي كلمه اسطورههايي از زمانهاي دور هستند. به آنها «فسيل زنده» ميگويند و بيش از ۴۸۰ ميليون سال است كه روي كره زمين زندگي ميكنند و بنابراين از دايناسورها قديمي ترند. اما اجازه ندهيد اسم اين موجود فريب تان دهد. خرچنگهاي نعل اسبي در حقيقت متعلق به گروهي به نام گيرهداران (شامل عنكبوتها و عقرب ها) هستند. اين موجودات كهن ويژگيهاي عجيب زيادي دارند. مثلاً عليرغم بينايي نسبتاً ضعيفي كه دارند، چشم هايشان شبها ميليونها بار بيشتر از روزها به نور حساس است. منحصر به فردترين ويژگي آنها خون آبي رنگ شان است. اين خون حاوي سلولهاي ايمني قدرتمندي است كه حساسيت فوق العادهاي به باكتريهاي سمي دارند. وقتي باكترياي وجود داشته باشد، سلولهاي ايمني دورش را ميگيرند و اجازه نميدهند صدمهاي به خرچنگ نعل اسبي وارد شود. اسبها و كرگدنها چقدر مسخره ميشد اگر شاهزادهي روياها با يك كرگدن سفيد از راه ميرسيد. عجيب به نظر ميرسد، اما اسبها و كرگدنها عضو گروه تكسُمسانان هستند و يك نياي مشترك دارند. چند سال قبل در هند فسيل حيواني به نام Cambaytherium thewissi كشف شد. با توجه به نزديكي ويژگيهاي آن به تاپيرها (نوعي پستاندار شبيه به خوك)، تصور ميشود اين موجود با همهي تكسُمسانان زندهي دنيا نسبت خويشاوندي داشته باشد. يك نكتهي حيرت انگيز دربارهي حيوانات اين گروه اين است كه آنها براي تحمل وزن شان بيشتر روي انگشت وسط پاهاي خود تكيه ميكنند. در موارد شديد مانند آنچه در اسبهاي امروزي وجود دارد، بقيهي انگشتهاي پا به طور كامل با انگشت وسط ادغام شده اند. سُم اين حيوانات به آنها اجازه ميدهد مسافتهاي طولاني تري را طي كنند و با سرعت بيشتري بدوند.
آنها به گروهي قديمي از حيوانات به نام گزندهتباران تعلق دارند. اعضاي اين گروه فاقد اندامهايي همچون ريه و قلب هستند. آنها مغز هم ندارند و به جايش يك شبكه عصبي دارند كه در سرتاسر بدن شان گسترده است. عروسها و مرجانهاي دريايي از ابزارهاي مشابهي هم براي دفاع از خود برخوردارند. آنها از شاخكهاي خود براي نيش زدن شناگران نگون بخت پيرامون خود استفاده ميكنند.